تمامی فعالیت های دیبا موزیک مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

دانلود آهنگ یاس به نام باغ

  • دانلود آهنگ
  • /
  • 19 اسفند 1403
  • /
  • 0 نظر
  • /
  • 8 بازدید

یاس باغ

دانلود آهنگ جدید یاس به نام باغ

New Music Yas – Baaq

دانلود آهنگ یاس به نام باغ

کاربر گرامی هزینه حجم مصرفی اینترنت شما نیم بها محاسبه می شود
دیبا موزیک » دانلود آهنگ » دانلود آهنگ یاس به نام باغ
متن آهنگ باغ از یاس

تنش رو کوبید رو خاک سرد

این برهوت که روزی باغ سبز بود

دارم به کام مرگ

میرم نمونده دیگه نای ترک

:به مصلحت خود به دختر بی‌حجاب گفت

"مُهِم اینه دلت پاکه" "مُهِم حفظ خاکه"

"مُهِم به هم رسوندنِ نقطه اشتراکه "

:گفتن

"حس‌ها رو پختن"

"وعده‌ی دیار انسان خوشبخت "

باز میان حصار قدرت

ما شدیم پیاده نظام دشمن؟

فشار دشمن رو‌ منه با چرخ دندش

به شما که رسید، بد نگذشت

اون خون که می‌کنه از رگ نشت

از فرزندیه که دیگه برنگشت

تکرار شد، تکراری نه

منو به حال خود بسپارینم

اسم‌ها میرن تو مسیر ریل میندازن

اشک‌ها برات سیل می‌سازن

این نسخه‌ها بی‌دوامن

بی دوا من

سرفه‌هام بی‌ امانن

که حتی در رفت زِوارِ ماسکم

شاید سرفه صدا رو باز کرد

لگد مال نیمه جان زیر پاشون

به تقلا، به نجات می‌گه آشوب

میره پا چوب، خون سرازیره پا جوب

سراسیمه واژگون، سرا بی‌نقاب شد

نما دینه

عناوین نمادینه

لاف روشنفکری برای چینه

پروا ز پرواز پرا چیده

اینا روحم رو عمیقأ خراش میده

بازی گرگ و میشه

لطفی که واسه قوم و خویشه

تو خالی، نمی‌تونی پر کنیش

کرکریش از جو کرک و ریشه

دیگه فردام به درک

بذار لااقل حرفامو بزنم

خاکش رو خوردم، تعصب کشیدم

کجا باس تحصن بشینم؟

ها؟

من که بی‌پایانم

اینکه آیا می رسم آیا نه

واسم مهم نیست من آزادم

از جایی بخونم که وایستادم

یه راستگوی مزاحم

سَره به هزار چاپلوس نخاله

قطره اشک‌هام بارون سوال

مقاومت اولین قانون ثبات

حسرت من نوشته‌ی رها

این خونست نه جبهه‌ی جهاد

تنفر دارم از تماشا دادن ملت و غم این چهره به جهان

تو چشمات بستست، وا کن، بنگر

به این پیکره‌ی بی در و پیکر

به اون غفلت از صحبت ملت

اونسراسر این خبرا همه ت تو بردن و پیگرد

سراسر این خبرا همه

ندا میده یکی‌ از نفرها کمه

بار سنگین کمرا خمه

این آدم نیست، ابر آدمه

ایران شده همه جا مزه‌ی خبر

غافل از بطن لحظه‌ی خطر

وعده‌ی جهنم غل و زنجیر زد

تا دلش ترکید

زن جیغ زد

تشنه عین لوت

رشته مثل کوه

جاری مثل رود

سرپا مثل سرو

لَخته مثل مو

خشم معتبر

نامردها دستشون تبر

(نامردها دستشون تبر)

اینو با دل با دل بی‌قرار

نوشتم واسم مهم نیست دیگه حاصلش چی دراد

می‌خوام محو شم تو افق لب ساحل بی‌کران

یاسر خودم باشم و سایر دیگران

چه خنده بر رویی؟

چه خم به ابرویی؟

پا بده ظالمی

یا بر عکس، نه به صرفه مظلوم

یه سری لودن سری شدن به لحن دستوری

یه سری کودن مثل کودن زیر درخت مصنوعی

این ترازوها میزونن با ابروت

تو کتت نره فرو می‌کنن تو پهلوت

زیر سقف گردون، از ترسم جرأت رو بدوش

عبور کن، جامو بگیر، جرعتو بنوش

من، یه رُخ جنگجو که روحش‌ کم جونه

همچون میله‌ی مذابی که خودش خم شد

عدل و داد به لحن چکش

به شرط سرکوب

حتی اینا می‌خوان بجا کلاه بذارم کپ مرگو

رد کینه پی فتح جانشین

تو راه اتحاد واسه هم فت پا کشیدن

تلنگر برام از توهم درآم

که منفعل و فعال اینجا تفأل فقط گران

اگه خبر ادامه داره چون کشش دید

حرف مفت زن بهونه دست منکرش میده

واسش چقدر مهمه که این خاک تو آشوبه

اینا دلاشون در حد کمد آتوهاشونه

این ناتوها کارشون فقط بذر نفرت کاشتنه

واسه کیف ملت کیفر خواستن

تنها راز بقاشون مربوطه به دم و بازدمت

مهمتر از به دست آوردن نگه داشتنه

ابرها سوختن

نگاه به صحرا دوختم

نهال قد کشیده رو قطع کردن بخاطر شکفتن

اون که رویاهاشو گم کرد

تو بیراهه های ممتد

این جاده‌ها بی‌بازگشتن تا دم دیواره‌های غربت

باد خشک سرد

ماه پشت ابر

به باغ مشرفم

دستا به جیب

تو این روند فرسایشی

که قراره فقط یک رونده در سایه‌شی

ما ابزارشیم

چقدر باغبون بد

چه ترسناک نمیشه حرف عاشقونه زد

یه محوطه

که عجیب ترین کار ابراز محبته

به مجرد خشونت همه چی مرتبه

مجسمه تنها با همه قهر آغوش

بهانه کافیه تا قطره بارون شه

بذر تا خوشه

عزم تا کوشش

مغز باهوش نیست

!فقط قلب خاموشه

می‌باره تگرگ رو سرمون

جای تبر رو تن چوب

کسی گل نمی‌کاره نبینه لگد شدنشو

به حسرت دوختنمون

از عطش سوخت لبمون

یه مسافر مجبور مثل قفس تو چمدون

بهارتون تو خزانه

بهارمون تو خزان بی‌احساس موند

کلید زندان گم

رو پلک‌هام خون

دوباره قصه تکرار شد

بسیار خب

اصرار کن

گفتی سطحی بود، اغفال شد

تو دیگه عمق ما رو به خودمون بسپار

اگه الان رو سطح آب دنبال جلیقه نجاته

چون خونه ی امیدش اعماق گرداب موند

تنور فتنه داغ ما بین اتفاق

این چند تا بیت به عنوان پی‌نوشت باغ

دیره یا زود، این درکم از جو حاکمه

یه بهت زده جوابش یه لب ساکته

ابرها سوختن

نگاه به صحرا دوختم

نهال قد کشیده رو قطع کردن بخاطر شکفتن

اون که رویاهاشو گم کرد

تو بیراهه‌های ممتد

این جاده‌ها بی‌بازگشتن تا دم دیواره‌های غربت

ابرها میسوختن

تمام شب، پرنده‌های

شعله‌ور دارن از اون بالا می‌افتن

اگه به سوخت دادن بود

من و تو حتی دیگه نیست باکمون

زیر همین آسمون

وقتی هرکی به سویی می‌گریخت

تو

اونی که منتظرم ایستاده بود

منتظرم ایستاده

شب کور

یه بار هم این ور بوم

بذار زمین چمدون

کنارمی همه دور

خونه منطقه ممنوع

خود منظره مفهوم

کل دفتر من سوخت

همه ناقل خبر منسوخ

اینا پاچیدمون

از پا چیدمون

تو تو بغلم باقی بمون

می‌تابی تو عمق شب تار

غنچه تو بهت غم باغ

گُر درونم از تن داغت

گوش و زبون من کر و لال

روح سبک‌تر از پر کاه

روی من و لب از لب یار

دو آتیشه عین قبلنا

قالیچه بین چمن‌ها

خالی شه قر کمرها

نه بازیچه سیل خبرها

چه تقلایی لا تقلا؟

جدول‌ها زیر جدل‌ها

با تبرهایی که از طلان

آشیونه کلاغ‌ها رو دکل‌هان

همه امیدمی

تو هوام دم تو می دمید

پی بهانه برای روییدنی

فدای لب بوسیدنیت

نوای قلب تو سینمی

تو قامت یک اسیر

سرم رو به دامنت بپذیر

نجابتت چه اصیل

لطافت یه نسیمی که می وزید

جاریه ریتم

بیا هم پیاله بادیه شیم

ببین از همین زاویه دید

میشه از الان تا ابد قافیه چید

تو این پیچ تند، گیج و گنگ

کسی چه می‌دونه که چی میشه حکم؟

می‌باریده خون از تاریخمون

تو تو بغل من باقی بمون

دیگه پل‌ها ریختن

امید واهی عذاب رو می‌کنه طولانی‌تر

این سکان لق، افتاده تو یه طوفان سخت

میذارم استخون لای زخم

محو تماشای مو‌های لختت

تو این حصار تنگ

بباره سنگ

هر طوری بشه کنارتم

یکی هست

هنوز دیوار تکیه‌ات

لای سنگ‌ها دلی هست

اما نمی‌ده بیگانه ملیت

صدا عربده از دور

نوک اسلحه دستور

رأی تبرئه محکوم

جاری از لبت هذیون

چراغ‌ها رو شکوندن و خاموشی زدن

بدون واکنش و نظر

شدیم فقط تابوت‌کش خبر

اینا می‌خوان نابود بشه بشر

تو دیگه به روم آغوشت رو نبند

منو با بوسه‌هات بخواه

تو دلم محفوظه جایگات

بی تو کابوسه راه خواب

رو نوک نازک‌ شاخه‌ها

تو هجوم آفت

سرا بد تر از گلوله داغن

داده تکیه به ستون لاغر

تا بستن دکون آخر

جواب گندید تو لُپ داور

روان درگیر، دروغ‌‌ها باور

من که با این چپق چاقم

خیره به افق باغم

نه که عقب کشیدم

ولی نقشه رو از قبل کشیدن

بذار آروم بغلت بشینم

تا اینجا خون اومدم رسیدم

میون وضعیتی که از یتیم

تا ننه بابا دار هم اذیتیم

باقی راه تو عزیمتیم

قافیه‌ها جدیه، نه زینتی

وارث این خونه

داره جلو آینه می‌خونه

حادثه که خبری نداره

خبره که حادثه می‌کنه

چرخی که این چرخه رو می‌شناسه

داره دیگه آهسته می‌رونه

حالا یه ناکس بی بته

داره واسه جایزه می‌دوئه

یه لب هرز

هم و غمش تعرفه ست

مملکت خود معرکست

دلم خونه چشمم پنجرست

جنگ منفعت و معرفت

گفتگوت خورد به کوه

جای چکش حفره موند

حالا اونا با پتکشون

دارن میان طرف جفتمون

اون تار موت

یعنی آخرین ریسمانمون

اگه به سوخت دادن بود

من و تو حتی دیگه نیست باکمون

تو منتظرم ایستاده بودی

کپی متن آهنگ باغ یاس
0
0
اشتراک

نظرات کاربران

نظرات بعد از تایید نمایش داده میشود

اولین نفر باشید که در مورد این موزیک نظر ارسال میکنید
Player Cover
00:00